سال اول دبیرستان بودیم از درس عربی خیلی خوشم می امد تصمیم داشتم تحصیلات عالیه را هم در رشته عربی ادامه بدم در اوایل سال تحصیلی دبیر عربی که ایشان هم مثل ما تازه کار بود و اول استخدامش بود و هیچ تجربه عملی کلاس داری نداشت واقعا مارا اذیت میکرد با این همه من چون هم به درس علاقه داشتم و هم مربی را دوست داشتم تلاش خود را میکردم ولی تاثیری نداشت یک روز حدود 10دقیقه با تاخیر وارد کلاس شدم با لحن بد و صدای بلند و با اشاره انگشتانش گفت :خررررررر............بیرون!!!!!!!!!!بنده با چشمان گریان از کلاس بیرون شدم حرکات آنروز معلم خیلی در ادامه تحصیلاتم تاثیر گذاشت علیرغم علاقه منصرف شدم و از درس و مربی عربی نفرت پیدا کردم هنوز هم که منوزه از درس عربی نفرت دارم ......
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست